سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به عمار پسر یاسر فرمود ، چون گفتگوى او را با مغیره پسر شعبه شنود . ] عمار او را واگذار ، چه او چیزى از دین بر نگرفته جز آنچه آدمى را به دنیا نزدیک کردن تواند ، و به عمد خود را به شبهه‏ها در افکنده تا آن را عذرخواه خطاهاى خود گرداند . [نهج البلاغه]

احادیث و روایات


در زمان خلافت عمر دو زن بر سر کودکی نزاع می کردند و هر کدام او را فرزند خود می خواند. نزاع به نزد عمر بردند. عمر نتوانست مشکلشان را حل کند از این رو دست به دامان امیرالمومنین(ع) گردید. امیر المومنین(ع) ابتدا آن دو زن را فراخوانده آنان را موعظه و نصیحت فرمود ولیکن سودی نبخشید و ایشان همچنان به مشاجره خود ادامه می دادند.

امام علی(ع) چون چنین دید، دستور داد اره ای بیاورند. در این موقع آن دو زن گفتند: یا امیر المومنین(ع) می خواهی با این اره چه کنی؟

امام علی(ع) فرمودند: می خواهم فرزند را دو نصف کنم برای هر کدامتان یک نصف.

از شنیدن این سخن یکی از آن دو ساکت ماند و دیگری فریاد برآورد : خدایا! خدایا! یا اباالحسن! اگر حکم کودک این است که باید دو نیم شود من از حق خودم صرفنظر کردم و راضی نمی شوم عزیزم کشته شود.

آنگاه امام(ع) فرمود: الله اکبر! این کودک پسر توست و اگر پسر آن دیگری می بود او نیز به حالش رحم می کرد و بدین عمل راضی نمی شد. در این موقع آن زن هم اقرار به حق نموده و به کذب خود اعتراف کرد، و به واسطه آن حضرت(ع) حزن و اندوه از عمر برطرف گردید و برای آن حضرت دعای خیر نمود.

منبع

ارشاد،مفید



::: چهارشنبه 97/1/1::: ساعت 9:21 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 6
کل بازدید :17803
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<